سهیلاسهیلا، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 19 روز سن داره

خاطرات شیرین کودکی من...

سلام دوستای خوب سهیلا، آبجی کوچولوم یه خورده مریض شده بود اما الان خوبه خوب شده و حسابی سلام میرسونه

سلام دوستان بسیار گلم خیلی خیلی دوستتون دارم و دلم براتون خیلی تنگ شده بود... یه خورده حالم خوب نبود و ازتون عذر میخوام که نتونستم بهتون سر بزنم الان دیگه حالم خوبه خوب شده دوستتون دارم مراقب خودتون باشید. سهیلا سعیدی تو عالم بیهوشی هم خواب خیلی حال میداده هااااا اما از خدا میخوام هیشکی مریض نشه و به تموم مریضا شفا بده... از دست این پرستارای بیمارستان مطهری... زندگی جاریست... پ امروز فرداست که دیگه یه دوچرخه سوار ماهر بشم تا دیدار بعد که سری جدید عکسامو تو خاطره هام ثبت میکنم مراقب خودتون باشید و در پناه حق... ...
23 مرداد 1391

-

سلام امیدوارم همتون شاد و خندون باشید... دلم براتون تنگ شده بودااااااااااااااا تا میخواستم به بابا جونم زنگ بزنم برام پفک بگیره که آبجی راحله جونم ازم عکس گرفت عروسک قشنگ من قرمز پوشیده... ای بابا باز این داداش از من عکس گرفت حالا اگه گذاشت دو دقیقه با خودم باشم امان از دست این داداشی با این کاراش... مراقب خودتون باشید خدا جونم فراموش نکنید   ...
2 ارديبهشت 1391

اینم از دوستام خواستم بگم که خیلی دوستشون دارم خیلی خیلی خیلی...

                        داداش ایلیا اینم باز داداش ایلیای خودمونه آره درست حدس زدید خود خودشه، داداش ایلیا اینم عکس آبجی ریحانه جون که خیلی دوستش دارم آبجی ریحانه خوشگل اینم آبجی فاطمه خوشگلم که خیلی نازه فاطمه جون به داداشی ( یاس 3 ) که هفته بعد میره مکه بگو یاس 4 رو حسابی دعا کنه... آبجی سوگل خوبم اینم خودمم سهیلا از همینجا به دوستای گلم سوفیا، شهریار، ارشیا، سحرناز، الیسا، علی و... هم سلام میرسونم دوستتون دارم مراقب خودتون باشید و من رو هم فراموش نکنید...   ...
22 فروردين 1391

ضمن تبریک عید 91 و معذرت خواهی از همتون بابت دیر اومدنم، اینم چندتا عکس که جبران گذشته بشه!!!

دارم به آینده فکر میکنم!!!! تازه میخوام دوچرخه سواری یاد بگیرم!!! اینم یه عکس از داداش جونم... بابا من که هنوز ژست نگرفتم شما عکس می گیرید!!! خب حالا یه کم اینجا بچرخیم!!! اینم چندتا عکس دیگه از داداش جون: اینو خودم ازش گرفتم!!! داداشی خیلی دوستت دارم... اینم یه عکس دیگه رو پشت بوم!!! اینم یه عکس تو چهار سال پیش!!! داداشی خیلی تغییر کرده هااااااا اینم سفره هفت سین مون... از خدا جون میخوام امسال سالی توأم با سلامتی و برکت و شادی برای تموم مسلمونا باشه... اینطور که بوش میاد مثل اینکه مامان مچمو گرفت!!! دوستتون دارم خیلی زیاد...       ...
20 فروردين 1391

ترانه زندگیم...

              ناز داداشی تولدت مبارک... آجی جونم خیلی خیلی دوست داشتم تولدت خونه بودم اما داداش باید بره جایی و تا یه هفته نمیاد... عزیز دل داداش از همینجا تبریکمو پذیرا باش... از خدا میخوام تو رو برای ما نگهداره... سهیلا جونم قلب داداشی و خانواده لحظه لحظه برات می تپه شک نکن... ایشاالله اومدم خونه جبران میکنم از همینجا میبوسمت... تنهاترینم از ته قلبم دوستت دارم... سهیلای داداشی! قشنگ ترین صدای زندگی تپش قلب توست؛ با شکوه ترین روز دنیا روز تولد توست؛ پس برای من بمان و بدان که عاشقانه دوستت دارم... ...
18 اسفند 1390

اینم یه عکس تو باغمون...

           این عکسمو خواهر جونم ازم گرفته که تو باغمون بودم برا تابستان امساله، جاتون خالی تا میتونستم گیلاس خوردم ، اما با این برفی که امسال اومد فک نکنم دیگه باغمون میوه ای بده... حالا من چیکا کنم ... ...
11 اسفند 1390